نوشتن این مطلب:توسط حدیث
یه هفته تمام با گروه ۵ نفرمون جون کندیم
(تلاش کردیم) که واسه اینگیلیسی یه کنفرانس درست حسابی تحویل بدیم.تو یه هفته به اندازه ۱ماه پول موبایل دادم که هم گروهیامو پیدا کنمآخرشم به مناسبت "میلاد مبارک هشتمین اخترتاباک امامت"یه جشن گذاشته بودن و احتمالا به همین دلیل استاد محترمه تشریف نیاوردن و هممون دماغامون سوخت و برگشتیم خونه
آخرشم نفهمیدیم جشن مال ورودیا بود یا میلاد
==================================================
تازه اول ترم هستیم و استادای محترمم که دارن سخت می گیرن!
کتابامونم که همهههههههه باااااد کردن!
من یکی که خودم نصف درسام انبار شده...
می گم حالا که حال و حوصلمون واسه خوندن کمه،بیاین یه هیئت باز کنیم،
دست به دعا بشیم
بلکه استادا دلشون بسوزه یه نمره ای مثبتی چیزی بدن
خبرای مهم:
+یه شایعاتی پیچیده مبنی بر اینکه همین سه شنبه امتحان ریاضی داریم که اگه اینطور باشه مجبوریم امتحان رو باید با اندک اطلاعات ته مغزی و صدالبته توسل به نذورات و برگه ی دوستان مجاوربفرستیم بره پی کارش.
++شنبه این هفته بچه های مبانی کامپیوتر آماده باشید واسه یه فلوچارت اساسی.م که رسمش کردم مغزم پکید دیگه تو خوابم میگفتم"شماره ۱ شروع شماره ۲:دو عدد را دریافت کن بعد برو یه عدد دیگه" شما رو نمی دونم
+++یکشنبه این هفته باید یه تحقیق ۱۰ صفحه ای رو در کمتر از یه پاراگراف ارائه بدم.
به همراه خلاصه درس و صد درصد همشون به زبان شیوای "انگیلیسی".
برو بچ همگی آماده باشن چون یه امتحاااااان سخت بعدش در پیش دارید و سوال هایی که صدالبته از متن درس اما با خباثت تمام انتخاب شده
++++در مورد ریاضی و فیزیک فقط میتونم بگم یا باید برم پارچه سبز ببندم به پنجره اتاق استادا بلکه سر ترم نمره قبولی بدن یا به قوه ی الهی مشروط
+++++یه حرفایی زدن راجع به اینکه از ماه دیگه میریم ساختون جدید.اگه عملی بشه که خیلی خوبه.خدا کنه.از الان منتظر میمونیم
---------------------------------------------------------------------------------
واسه خوندنش به "ادامه مطلب" برید
یه سلام غیز زسمی